Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) فرمانده بود؛ لشکری که خودش به همراه «محمد ابراهیم همت» تأسیس کرده بود و تیپ بود و بعد‌ها لشکر شد و در فتح خرمشهر یکی از نیرو‌های اصلی بود.

اسمش «احمد متوسلیان یزدی» بود و حج هم رفت به فضل خدا در سال ۱۳۶۰ و شد «حاج احمد». خرمشهر که فتح شد چند روز بعد رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرد و دولت لبنان به کشور‌های دنیا درخواست امداد نظامی، غذایی و دارویی داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حاج احمد هم به همراه یک هیأت دیپلماتیک عازم سوریه شد تا راه‌های کمک به لبنان را بررسی کند.

بعد هم به لبنان رفت و همان مدت کوتاهی که آن‌جا بود نیرو‌های مقاومت را سازماندهی کرد و نامش را هم پیشنهاد داد که «حزب‌الله» باشد و کرد آن کاری را که باید. حزب‌الله را ما امروز می‌شناسیم و رژیم صهیونیستی هم خوب می‌شناسد؛ حاج احمدمان «جاویدالاثر» شد.

پیش‌از رفتن چه گفت؟

حاج احمد چه شد؟ شهید شد؟ نه، داستانش داستان یوسف است و یوسف‌گُم‌کرده‌ها. به‌همراه ۳ نفر در یک پست ایست و بازرسی با این‌که مصونیت دیپلماتیک داشتند توسط مأموران «حزب فالانژ لبنان» دستگیر شدند. این حزب فالانژ چی بود؟ یک حزب مسیحی لبنانی که متحد رژیم صهیونیستی بود و با مبارزان فلسطینی هم می‌جنگید در خاک لبنان. از آن‌موقع که ۱۴ تیر ماه سال ۱۳۶۱ بود حاج احمد رفته و دل‌ها را برده است.

خوبی‌اش این است که پیش از رفتن رمز پیروزی را و راهگشای کار‌ها را گفت که بسیج مردم، اتکاء به مردم و توکل به خداست: «برادرها! عظمت عملیات شما تا به این حد بود که تمام ابرقدرت‌ها را به اعتراف کشاند که عراق در مقابل شما و کل آن‌ها یعنی ابرقدرت‌ها، در مقابل شما زبون و ذلیلند. آن‌ها پی به این مطلب بردند که پیاده ما در مقابل تانک کاملاً کارایی دارد و قادر است که زرهی و تانک را از بین ببرد. آن‌ها پی به این مطلب بردند که وقتی ما می‌گوییم که طفل سیزده ساله‌مان تانک را از بین می‌برد با پاره‌پاره‌شدن تنش حقیقت را می‌گوییم. آن‌ها پی به این مطلب بردند که فقط قدرت ایمان است که مطرح است و کارایی دارد.

به انحای مختلف سعی کردند به این جرثومه فساد کمک کنند، به انحای مختلف سعی کردند که حمایت کنند، سعی کردند که نگه دارند. ولی ما که در جنگ با جریان صدامی هستیم نه با خودش، آن‌ها را پس زدیم و ثابت کردیم که بسیج مردم، اتکاء به مردم و توکل به خدا فقط تنها راه‌گشای کارهاست و بس، نه سلاح، نه تجهیزات، نه مهمات، نه دیگر وسایل».

موقع رفتن چه حالی داشت؟

حاج احمد وقتی می‌رفت به سوی دشمن صهیونیست چه حالی داشت؟ این حال را: «این راه، راهی بی‌بازگشت است. کسی که با ما می‌آید، باید تا آخر خط همراه باشد. اگر در آن‌جا عملیاتی انجام بدهیم، ممکن است حتی جنازه هیچ یک از شهدای ما به ایران برنگردد». غریبه بود با این حال؟ نخیر. تعریف کرده‌اند برایمان که در جنگ تحمیلی هر وقت می‌خواستند جایی بروند و فتح کنند که دشوار بود و هر وقت می‌خواستند جایی بمانند و مقاومت کنند که دشوار بود حاج احمد مرد میدان بود. آن روز هم رفت به میدان نبرد دشمن غاصب و بازنگشت و هنوز هم. ربایش حاج احمد و همراهانش هنوز پرونده‌ای باز است و «طولانی‌ترین گروگان‌گیری تاریخ معاصر» محسوب می‌شود.

موقع آمدنش...

حاج احمد کجاست؟ شهید شده است؟ یوسف را برادرانش گمان می‌کردند که زنده نماند در چاه و خیلی‌ها گمان می‌کردند زنده بیرون نیاید از زندان. حاج احمد در زندان صهیونیست‌هاست؟ کسانی گفته‌اند که دیده‌اند او را و همراهانش را. کسانی هم گشته‌اند و نیافته‌اند او را؛ نه پیراهنی آورده‌اند خون‌آلود حتی و نه داستانی داشته‌اند که گوش و قلب یعقوب باور کند. گرگ هست در این داستان و یوسف هست، ولی پیراهن نیست؛ و البته خدا هم هست در این داستان هم که همیشگی اوست؛ و اگر در زندان صهیونیست‌ها باشد ۶۸ سالش است حاج احمد و موهایش سفید شده لابد. حالا فقط خدا می‌داند؛ اگر شهید باشد که روزی می‌خورد نزد او و اگر زنده باشد که... یاحسین (ع).

خدا می‌داند و ما نمی‌دانیم. فقط این‌قدر بلدیم که در میانه این داستان، ماییم و خیلی‌ها در این سرزمین که گاهی می‌نشینند و پندار می‌کنند که حاج احمد اگر زنده باشد و روزی بیاید -یوسفی بیاید به خانه یعقوب و شاید پیراهنی هم بفرستد پیشاپیش که سفیدی چشم‌ها نورانی شود- آن روز است که یک‌به‌یک می‌توان رفت و بوسید یک‌به‌یک آن مو‌های سفید بر سر و صورتش را؛ و بوسیدنی هم هست آن مو‌هایی که یک‌به‌یک سفید شده در زندان جلادان جهان. یک‌تکه استخوان پوسیده‌اش هم بیاید یک‌به‌یک می‌بوسیم، خودش که بیاید دیگر چه‌ها شود. چقدر طول می‌کشد این همه ایرانی یک‌به‌یک ببوسند آن همه مو را یک‌به‌یک؟ چند سال؟ ۳۹ سال هم بیشتر شاید.

خدا کند که بیاید...

عکسش را که نگاه می‌کنی، می‌مانی که این نگاهِ زنده نگاه مردی است که زنده است یا نگاه شهیدی است که زنده است؟

امروز در تاریخ مناسبت‌های دیگری هم هست

امروز ۱۴ تیر مصادف با ۵ ژوئیه میلادی و ۲۴ ذیقعده هجری قمری در تقویم تاریخ، مناسبت‌های دیگری هم دارد.

ـ رحلت فقیه بزرگ «ملا محمد شریف مازندرانی» معروف به «شریف‌العلماء» در سال ۱۲۴۶ قمری
ـ رحلت عارف نامدار «محمد حسن اصفهانی» معروف به «صفی‌علیشاه» در سال ۱۳۱۶ قمری
ـ درگذشت «مظفرالدین قاجار» در سال ۱۳۲۴ قمری
ـ درگذشت «ژوزف نیپس» مخترع دوربین عکاسی در سال ۱۸۳۳ میلادی
ـ درگذشت «عباس کیارستمی» کارگردان و هنرمند معاصر در سال ۱۳۹۵ شمسی

منبع: فارس

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: خرمشهر احمد متوسلیان یزدی حاج احمد یک به یک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۴۰۱۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران

طالب آذرخش گفت: عاشق شعر عالمگیر ایران هستم و همچنین ادبیات معاصر فارسی را نیز دوست دارم. من از نمایشگاه کتاب تهران بازدید کرده و کتاب‌های شعر شاعران معاصر ایرانی را برای دوستانم سوغاتی بردم.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، طالب آذرخش شاعر ملی تاجیکستان (با تخلص آذرخش) و سردبیر نشریه «پیام سغد» است. تاکنون به قلم او کتاب‌های بسیاری به خط سیریلیک در تاجیکستان منتشر شده است. اثری هم به نام «دیوان عشق» به خط فارسی و سیریلیک دارد که گلچینی از آن توسط انتشارات خردگان در تهران با عنوان «چشم، جانم، چشم...» منتشر شده است.

او بسیار تاکید دارد که آثارش به خط سیریلیک و فارسی منتشر شوند تا کسانی که در تاجیکستان با خط فارسی آشنایی ندارند با آن آشنا شوند و فرصتی برای مقایسه پیدا کنند. همچنین برخی اشعارش نیز در چند نشریه در تهران منتشر شده است. در چندین کنگره و همایش در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز شرکت کرده و به قول خودش این «شهر‌های عزیز» را دوست داشته است.

طالب آذرخش سابقه حضور در محافل ادبی بسیاری در ایران را دارد و کتاب شعر را بهترین سوغات از ایران می‌داند. آذرخش درباره سابقه حضورش در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: خوشبختانه تجربه حضور در نمایشگاه کتاب تهران را دارم که برایم بسیار جالب بود. همچنین در چندین محفل فرهنگی از جمله محفل جشنواره فضولی نیز شرکت داشته‌ام.

وی افزود: نمایشگاه کتاب تهران یک بازار بزرگ کتاب است. یکباری که حضور داشتم از صبح تا عصر نتوانستیم حتی نصف نمایشگاه را هم ببینیم. من از حضور در این نمایشگاه که به عنوان یک فروشگاه بزرگ کتاب به نظر می‌رسد بسیار شاد و مسرور شدم. کتاب‌های جالبی در این نمایشگاه دیدم.

آذرخش ادامه داد: در نمایشگاه کتاب تهران، کتاب‌های ادبیات کلاسیک را که سال‌ها آرزوی دست‌یابی و مطالعه‌شان را داشتم پیدا کردم. با ناشران گوناگونی که آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، فردوسی و ... را منتشر کرده‌اند، گفتگو کردم. وقتی هم که به تاجیکستان بازگشتم کتاب‌های جیبی این شاعران را به عنوان سوغات برای دوستانم آوردم.

این شاعر فارسی‌سرا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که به ادبیات معاصر ایران بسیار علاقه‌مند است، گفت: نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، محل آشنایی من با آثار معاصر ادبیات ایران بود. من عاشق شعر و خصوصا شعر عالمگیر ایران هستم. با شعر معاصر ایران هم آشنایی دارم. آثار شاعرانی همچون شهریار، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، شاملو و ... در تاجیکستان شناخته شده است. از اینکه در نمایشگاه کتاب تهران بدون واسطه و به راحتی به این کتاب‌ها دسترسی داشتم موجب خشنودی‌ام بود.

آذرخش همچنین با اشاره به این نکته که گویش تاجیکستانی‌ها و ایرانی‌ها باهم تفاوتی ندارد، ادامه داد: ما یک زبان داریم. شعر معاصر ایران و شعر معاصر تاجیکستان یک زبان دارد که همان زبان رودکی، خیام و حکیم فردوسی است. ما همان چیزی را که شما می‌خوانید، می‌خوانیم. البته در حوزه شعر معاصر ایران شعر‌هایی هم هست که به لهجه تهرانی یا شیوه‌های متفاوت است. اما همه این‌ها به زبان فردوسی و حافظ است. ما امروز شعری که در شاهنامه می‌خوانیم در شعر معاصر تاجیک هم می‌بینیم.

وی اضافه کرد: وقتی از ادبیات ایران حرف می‌زنیم، تفاوتی بین ایران و تاجیکستان نمی‌بینیم. فقط یک ادبیات فارسی در میان است. حتی ادبیات معاصر ایران هم در تاجیکستان شناخته شده است. بسیاری از آثار رمان‌نویسان معاصر در تاجیکستان منتشر شده است. اما در تاجیکستان شاعران ایرانی بیشتر مورد اقبال عموم قرار گرفته‌اند. من در اخبار دیده بودم که یکی از کتاب‌های فاضل نظری در یک فروشگاه در تهران، فروش چند هزار جلدی داشته است. این کتاب در تاجیکستان هم به زبان سیریلیک برگردانده شده است و غزل‌های او علاقمندان خاص خودش را دارد. من سردبیر مجله «پیام سغد» در تاجیکستان هستم. ما در هر شماره از مجله شعری از هم‌زبانان ایرانی یا افغانستانی را چاپ می‌کنیم. من تاکید می‌کنم که شعر هم‌زبان خود را منتشر می‌کنیم نه شعر ادبیات ایران یا افغانستان را.

آذرخش در بخش دیگری از این گفتگو به نقش نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در بهبود دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور ایران و تاجیکستان اشاره کرد و ادامه داد: خیلی خوب می‌شد اگر نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران در کشور‌های فارسی‌زبان یعنی افغانستان و تاجیکستان هم می‌داشتیم. چون در افغانستان و تاجیکستان نمایشگاه‌های صنعتی و اقتصادی مشترک و غیرمشترک بسیاری برگزار می‌شود، اما نمایشگاه کتاب نداریم. نکته دیگر این است که خیلی خوب می‌شد اگر در نمایشگاه کتاب تهران مکان معینی وجود داشت تا خوانندگان با ادیبان، نویسندگان و ناشران گفتگو و دیدار داشته باشند. من خیلی علاقه‌مندم که آثار شاعران تاجیکستانی در نمایشگاه کتاب تهران معرفی شود و در معرض دید و خرید عموم قرار گیرد. ما می‌توانیم کتاب‌هایی منتشر کنیم که یک طرف آن خط فارسی و طرف دیگر آن خط سیریلیک باشد. این موضوع به آموزش زبان فارسی کمک خواهد کرد، چون تاجیکستانی‌ها حتما باید خط فارسی را یاد بگیرند. آشنایی با خط فارسی باعث می‌شود که از گذشته خود آگاه شوند و آینده خود را ببینند. البته اگر خوانندگان ایرانی هم با خط سیریلیک آشنا شوند خیلی خوب می‌شود.

وی در پایان در پاسخ به این سوال که «چرا با وجود پیوند‌های فرهنگی و زبان مشترک میان ایران و تاجیکستان، ارتباطات فرهنگی محدودی میان دو کشور وجود دارد؟» گفت: فکر می‌کنم سرحدات و مرز‌های جغرافیایی دلیل این موضوع باشد. اخیرا قابلیتی ایجاد شد و در فضای مجازی صفحاتی پدید آمد که خوانندگان، ادیبان و شاعران ایرانی و تاجیکی با یکدیگر در تعامل باشند و مثلا یک شاعر تاجیکستانی بتواند با خواننده ایرانی طرف گفتگو قرار گیرد. چون تاجیکستانی‌ها هم به زبان فارسی سخن می‌گویند. فقط لازم است که با زبان فارسی آشنایی داشته باشند تا بتوانند از آثار شاعران ایرانی استفاده کنند. اگر رفت‌وآمد این محافل ادبی بیشتر شود شاهد نتایج بهتری هم خواهیم بود. همچنین ارسال کتاب‌های تاجیکستانی به ایران و بالعکس می‌تواند عامل مهمی برای تقویت این پیوند‌ها باشد.

سی‌وپنجمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی (ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار می‌شود.

دیگر خبرها

  • امروز؛ آخرین مهلت انتخاب رشته داوطلبان دکتری
  • انتخاب رشته بیش از ۸۶ هزار داوطلب دکتری/ مهلت انتخاب رشته فردا پایان می‌یابد
  • ورود ترجمه «آن روی دیگران» به کتابفروشی‌ها
  • مهلت انتخاب رشته دکتری برای بار دوم تمدید شد / جزییات
  • تمدید مهلت انتخاب رشته آزمون دکتری ۱۴۰۳
  • مهلت انتخاب رشته آزمون دکتری ۱۴۰۳ تا دهم اردیبهشت تمدید شد
  • مهلت انتخاب رشته دکتری برای بار دوم تمدید شد
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • از مشهد تا کربلا با پای دل در طولانی‌ترین پیاده‌روی اربعین